وای اون روز که قرص خوردم شمارش رو گرفتم که باهاش حرف بزنم اصلا به این فکر نمی کردم که بعدی وجودی داره ناخونای پارسا با فشار دستش توی پوست دستم فرو می ره ناخونایی که برای نواختن گیتار کمی بلنده ولی به جاش داره پوست دست من رو می نوازه
بهت گفتم اگه فقط یه بار دیگه شماره ی سام رو بگیری چیکار می کنم؟
به پشتی صندلی خودم رو فشار میدم
پارسا خب واسه چی بهش گفتی من نامزدت بودم؟ که فکر کنه من به هرزه ی …..
صورتش برافروخته میشه قلبم توی سینم می ریزه پایین انگار.
به خدا … به جون بابام… اگه اذیتم کنی جیغ می زنم .
به قطره اشکم میچکه نگاهش روی چشمای اشک آلود و چونه ی بغض کردم و لبهای لرزونم می چرخه از اینکه باعث گریم شده عصبیه دستم رو ول میکنه با صندلی چرخون هلم می ده سمت دیوار که صندلی با کوبیده شدن به دیوار می ایسته