خلاصه کتاب:
دلوین، دختری که برای فرار از گذشته تاریکش به شهر کوچکی نقل مکان میکند، ناخواسته توجه چهار برادر مرموز و تاثیرگذار را جلب میکند. هر کدام از آنها به روشی خود قصد دارند او را به دست آورند، اما رازی که هر پنج نفر را به هم گره زده، بسیار عمیقتر از یک عشق ساده است.
خلاصه کتاب:
امیلی، تنها دختر یک کُنت که دنبال یه شریک ازدواج برای به ارث بردن عنوان بود.
و کایل، رهبر شوالیههای مقدس، که درست جلوی امیلی ظاهر شد.
«من به تو نیاز دارم و تو به یه شوهر مناسب نیاز داری.»
دو نفری که قرار بود در طول قرارداد وانمود کنن زن و شوهرن.
اما امیلی در طول ازدواج ساختگیش عاشق کایل شد،
سه سال به سرعت گذشت و قراردادشون تموم شد.
کایل، که به موقع حافظهاش رو از دست داده بود، از سفر برگشت.
«پس اون قرارداد ازدواج رو یادش نمیاد؟»
خلاصه کتاب:
در خانهی پدری، اوینا با دفترچهای روبهرو میشود که خواهرش قبل از مرگش نوشته بود. درون آن، جملههایی هست که از ترس، تهدید و رازهایی حکایت دارند که هیچکس دربارهشان حرف نزده. اوینا با کمک پسری که بهطور اتفاقی با او آشنا شده، تلاش میکند حقیقت را از دل سکوتها بیرون بکشد.
خلاصه کتاب:
در شب زمستانی، پسر جوانی با ذهنی مشوش از خانهی والدینش بیرون میزند. در مسیر بازگشت، صدای درگیری او را به سمت کوچهای تاریک میکشاند. مهاجمان با دیدن او فرار میکنند و تنها یک نفر زخمی باقی میماند. پسر او را به خانهاش میبرد و در آنجا متوجه میشود که آن فرد، دختریست که در لباس پسرانه، از چیزی یا کسی گریخته...
خلاصه کتاب:
زندگی نیلو همیشه آرام بود، تا اینکه تغییرات عجیبی در وجودش رخ داد—تغییراتی که نمیتوانست توضیحی برایشان پیدا کند. با هر روزی که میگذشت، احساس میکرد چیزی بزرگتر در انتظارش است، چیزی که سرنوشتش را تغییر خواهد داد. وقتی سموئل پا به زندگیاش گذاشت، نیلو فهمید که این تغییرات تصادفی نیستند. او محافظ است، اما محافظت از چه؟ و چرا نیلو؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کتاب خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.